“`html
سرمایهگذاران حاضر در رویداد مورد اشاره خبرنگار، تمایلی به پنهان کردن علاقهی خود نداشتند و به صراحت اعلام کردند که عمدتاً به یک موضوع علاقهمند هستند: هوش مصنوعی.
نینا آچادیان از Index، جری چن از Greylock، و پیتر دِنگ از Felicis درباره وسواس تازه سرمایهگذاران روی هوش مصنوعی و اینکه استارتاپها چگونه میتوانند در بازاری روزبهروز شلوغتر، متمایز شوند، صحبت کردند. آچادیان به جمعیت گفت که این فضا به سرعت در حال حرکت است و شرکتها رشد بیسابقهای را تجربه میکنند.
آچادیان گفت: «ما زمان بسیار، بسیار زیادی را واقعا صرف ارزیابی کارآفرینها میکنیم تا ببینیم آنها تا چه حد میتوانند در موقعیتی که همه چیز به شدت در حال تغییر است، مقاوم باقی بمانند.» اکنون بیش از هر زمان دیگری، بنیانگذاران باید اشتیاق و تخصص حوزهای خود را نشان دهند و درباره تناسب محصول با بازار صادق بمانند.
او توضیح داد: «تقاضای زیادی از سوی شرکتهای بزرگ برای امتحان کردن جدیدترین محصولات هوش مصنوعی وجود دارد، اما گاهی تناسب محصول با بازار به اشتباه مثبت تلقی میشود و ممکن است درآمد بالایی به دست آید، بدون اینکه واقعا بازگشت سرمایه واقعی برای مشتریان به بار بیاید.»
این موضوع باعث میشود سرمایهگذاران به دنبال ویژگی دیگری باشند: توانایی سازگاری و چرخش کسبوکار با توجه به تغییرات بازار. او ادامه داد: «یک شوخی هست که میگویند هزار استارتاپ شکست میخورند و همین باعث میشود که مقاوم بودن اهمیت زیادی داشته باشد.»
دِنگ که پیشتر در OpenAI فعالیت داشته، صحبتهای آچادیان را تکمیل کرد. وی تاکید کرد که بنیانگذاران باید مکانیزم دادهای منحصر به فرد خود را پیدا کنند؛ چیزی که آنها را از انبوه تیمهایی که ایدههای مشابه ارائه میدهند، متمایز کند، مخصوصاً با توجه به اینکه شرکتهای بزرگ مشتری معمولا چند محصول مشابه را همزمان آزمایش میکنند.
او بیان کرد: «اگر بتوانید عمقی فکر کنید و واقعاً یک نیاز واقعی آن شرکتها را برطرف کنید، به روشی که خودشان قادر به انجامش نباشند، آنوقت مدیریت دادهها مرکز اهمیت ماجرا خواهد بود.»
به گفته آچادیان، بنیانگذاران باید پاسخی شفاف برای این پرسش داشته باشند که چرا محصولشان صرفاً به عنوان یک قابلیت فرعی به مدلهای پایه افزوده نخواهد شد. شاید اشکالی ندارد اگر کسی نداند که شرکتهای سازنده مدل روی محصولی مشابه کار میکنند یا نه، اما بنیانگذاران باید فرضیهای درباره اینکه چگونه میتوانند کسبوکار خود را در مواجهه با رقابت حفظ کنند، در مقابل سرمایهگذارها ارائه دهند.
در حال حاضر، جری چن سه زمینه اصلی را برای موفقیت هوش مصنوعی برشمرد: برنامههای چت، برنامههای کدنویسی و استفاده از هوش مصنوعی در خدمات مشتری. با این حال، او معتقد است تغییرات بیشتری در تمامی صنایع و بخشها رخ خواهد داد.
دِنگ به بازارهای مبتنی بر هوش مصنوعی علاقهمند است؛ آچادیان بر این باور است که اکنون زمان رباتیک فرا رسیده، و چن مشتاق است ببیند هوش مصنوعی چگونه بر نرمافزار به عنوان سرویس و سایر بازارهایی که هنوز به طور مستقیم تحت تاثیر قرار نگرفتهاند، تاثیر خواهد گذاشت.
اما درباره حوزههایی که مستقیما به هوش مصنوعی مرتبط نیستند و همچنان جذاباند، آچادیان گفت: «فرآیندهایی که هنوز با کاغذ و قلم انجام میشوند و باید دیجیتالی شوند.» او ادامه داد که بسیاری از بخشهای صنعتی هنوز بسیاری از فرایندها را به صورت دستی پیگیری میکنند. با این حال، آنها اذعان دارند که همین حوزهها نیز فرصت مناسبی برای خودکارسازی توسط هوش مصنوعی خواهند بود.
“`
